May 10, 2012
وقتی باران می‌بارید

ظهر بهار دارد باران می‌بارد. بوی اقاقیای همسایه بی‌رحم است. صدای گنجشک‌ها که جشن گرفته‌اند هم حال من را بهتر نمی‌کند. پنجره‌ باز است. من با بهار تعارف ندارم، چند وقتی ست کف اتاق پهن است. درست همین روزها که باید برایت عاشقانه بنویسم لال شده‌ام. ببین لال شده‌ام. تو مرا لال کردی.

+ Someone Like You

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.


http://www.dreamlandblog.com/2012/05/10/p/02,52,15/