Send   Print
تو باشی و من باشم و آفتاب کمی به پوستمان بخورد. من بگویم چای را دم کردم. خودم می‌‌ریزم. تو بگویی: من قهوه می‌خورم. فنجانم روی میز است کنار روزنامه‌ها. قهوه‌‌ی تو و چای خودم را روی میز بگذارم و بیایم کنار تو دراز بکشم و به رد‌پای آفتاب روی دیوار زل بزنیم. حتمن در همین لحظه صدای گنجشک‌های حیاط بلندتر خواهد شد. تو می‌خندی. برخواهم گشت به سمت صورت تو و خواهم گفت: صدای پرنده‌ها را دوست دارم. تو هم همانطور که با دستانت شکل‌های عجیب و غریب روی هوا می‌کشی به من خواهی گفت: منم. به همین سادگی. و من همان لحظه خوشبخت‌ترین مرد زمین خواهم بود.

+ با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: Mariah Carey. Without You

+ برای بانو میم

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
بنده به عنوان یک انسان لائیک آزادی‌خواه در سرزمین رویایی، به شخصیت و انسانیت آقای منتظری احترام می‌گذارم و برای روح بلند ایشان کلاه از سر برمی‌دارم و سکوت می‌کنم. چند روز پیش دومین سالگرد درگذشت ایشان بود. یادش همیشه در قلب آزادی‌خواهان زنده است.

+ ببینید: قسم به زمان (۴۵ دقیقه کار ایرانیان سبز مالزی)
+ ببینید: گزیده‌ای از سخنرانی ۱۳ رجب سال ۷۶ (توسط بهمن عزیز)

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
وقتی تو هستی دیوارهای شب‌های تنهایی مرا نمی‌خورند، و شب صداهای ترسناک نمی‌دهد. تو سیاره‌ی پرنور چشم نوازی هستی در قلبم، که زندگی در این سیاهی‌ها را برایم ممکن کرده‌ای. با تو من از ترس صدایم نمی‌لرزد و قدم‌هایم سست نمی‌شود. صبح‌های زود اول آفتاب، براستی چه رویایی خواهد بود با صدای تو و با صورت تو روز را آغاز کردن. وقتی تو هستی مرغی عاشق در دلم آواز می‌خواند، دنیا رنگ دارد و همه‌ی سوزها و ناله‌ها برایم زیباترین آوازهای عاشقانه است.

+ قطعه‌ی مورد علاقه‌ی بانو میم را با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: Lara Fabian, Je Suis Malade
+ ببینید: Lara Fabian - Je Suis Malade

+ برای بانو میم

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

گر صورت بی​صورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید

آن خانه لطیفست نشان​هاش بگفتید
از خواجه آن خانه نشانی بنمایید

یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

با این همه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

مولانا

+ این چهار دقیقه به من نیرو می‌دهد هنوز: واکنش قاطع میرحسین به مجری مناظره
+ ببینید: فیلم تبلیغانی میرحسین ساخته‌ی داریوش مهرجویی

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

کاش ایرانی‌های خارج از کشور که از یک هفته مانده به هالووین ذوق مرگ مراسم خارجکی آن هستند و با هزاران عکس بیشتر از دوستانشان به شادمانی و پایکوبی می‌پردازند، برنامه‌ای، عکسی یا مراسمی برای چله هم می‌داشتند.

شرکت در مراسم سنتی و فرهنگی دیگر کشورها خوب و به جاست، به شرط آنکه خودمان را و ریشه‌ها را و آنجایی که در آن اولین قدم‌ها را برداشته‌ایم از یاد نبریم.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

خیلی‌ها فکر می‌کنند ایرانی‌های امروز، یلدا را جشن می‌گیرند. اما در‌واقع حقیقت این است که ما خود در یک یلدای سیاه و ترسناک زندگی می‌کنیم. مردم ایران سخت‌جانی خودشان برای مبارزه و زنده‌ماندن در این ظلمت را جشن می‌گیرند.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

بنا بود برای سیصدمین روز حصر بنویسم که شوکه شدم. چیزی در قلبم پاره شد و صدای زوزه‌ای مرا ترساند. فیلم امروز حمله به میدان تحریر، تمام رویاهایم را به باد داد. مردم مصر، شهروندان قاهره و جوانانی که چند روز پیش سالگرد بهار عربی را جشن گرفتند این روزها همان جوابی را می‌گیرند که ایرانی‌ها تابستان ۸۸ گرفتند. آزادی اگر می‌دانست برای حریر جامه‌اش چند نفر به خاک افتاده‌اند، زودتر خوش را به میانه‌ی خاور نشان می‌داد. چند نفر دیگر باید بمیرند؟ چه فرق دارد ایران، مصر، بحرین یا سوریه؟ چرا انقلاب‌های خونین مردم، اینگونه به گرگ‌ها ارث می‌رسد؟

+ ببینید: انتهاکات المجلس العسكرى

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

حالا که خوب فکر می‌کنم می‌بینم دور باشی یا نزدیک هیچ فرقی ندارد. آفتاب این آسمان تو هستی. یلدا هم که باشد می‌دانم سحر از افق سرک خواهی کشید. مهم این است که هستی و این نامه‌ها را می‌خوانی. سفر طولانی تو برای من هیچ نداشته باشد، حداقل متوجه شده‌ام که چقدر معتاد صدای تو بوده‌ام و خبر نداشتم. اینکه همین نزدیک باشی و صدایت را روزی چندبار بشنوم فرق می‌کند با این راه دور لعنتی. حالا می‌فهمم دچار تو بودم همه‌ی این مدت. گاهی دوری برای آدم‌ها خوب است. که کمتر صدای هم را بشنوند، که وقتی بخواهندش نباشد. و اینطوری می‌شود که می‌فهمند به قول شازده کوچولو، این گل رز که ازش مراقبت می‌کنند فرق می‌کند با همه‌ی گل‌های رز این دشت. این یکی اهلی است. حرف هم را می‌فهمند، حتا اگر سخنی نگویند. و این یعنی عشق. وقتی انسان‌ها بی هیچ حرفی، تنها با نگاهشان ساعت‌ها گفتگو کنند.

از این راه دور، از پشت کوه‌های بلند و آسمان‌های کوتاه سلامت می‌کنم. برای لب‌هایت خنده آرزو می‌کنم و برای دلت، سبدی از یاس که بر طاقچه‌اش بگذاری. و یک فواره که عصر‌های دلگیرت را باصفا کند. اینجا همه چیز آرام است. تو که نیستی هوا چیزی کم دارد. و زندگی چقدر سخت است وقتی برای نفس کشیدن چیزی کم باشد. زودتر بیا. بیا که چای قندپهلو برایت خواهم ریخت و حیاط را آب‌پاشی خواهم کرد. از این راه دور، از پشت شهرهای شلوغ و فریاد کولی‌های خسته، به یادت هستم.

+ با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: Rashid Behbudov, Ayrilik
+ ببینید: Rashid Behbudov, Ayrilik

+ برای بانو میم

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
امروز دامنه ی شعار “رای من کجاست؟” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است. برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه ی انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند. اگر به نظام های در حال سقوط جهان عرب و خاورمیانه با دقت نگاه کنیم، خواهیم دید؛ در همه ی این نظام ها به یک سان شبکه های اجتماعی وعرصه ی مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می گیرند و به شکل حیرت انگیزی اس ام اس ها و تلفن ها و اینترنت قطع و قلم ها مشابه یکدیگر در هم شکسته و معترضین به زندان ها برده می شوند.

متاسفانه منافع پشت سر ایدئولوژی حاکم در کشور، اجازه نمی دهد واقعیت ها آنچنان که هستند، خود را نشان دهند. خطیبان و تریبون های گوش به فرمان، به عملکرد مفسدانه و جبارانه فرعون مصر که با بازداشت ها، اعتراف گیری ها، پرونده سازی ها وغارت مردم از طریق باندها و اطرافیان، این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده اند توجهی نشان نمی دهند. اینان به روز “خشم مردم” مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است. و نمی گویند اگرحکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار “اسقاط نظام” از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید. و شاید هم متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن “روز خشم” و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است.

ملت ما به انقلاب عظیم مردم شجاع تونس و قیام حق طلبانه ی مردم مصر و یمن و دیگر کشورهای منطقه احترام می گذارد. ما به همه ی مردم دلیر و آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن درود می فرستیم و از خداوند منان پیروزی آنان را در مبارزات حق طلبانه‌شان آرزو می کنیم. (+)

+ ۲۱ دی ۸۹، میرحسین: دروغها و تهمتها نشان داد که اسلام آقایان چگونه اسلامی است
+ بیانیه میرحسین موسوی درباره‌ی تحولات منطقه ۹ بهمن ۸۹: فراعنه زمانی صدای ملـت را می‌شنوند که دیر شده است

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
چه کسی می تواند آشکارا با آزادیخواهی و عدالت طلبی و یا انتخابات غیر گزینشی آزاد و رقابتی مخالفت کند. یا چه کسی می تواند تکیه بر ارزشهای فرهنگهای متنوع قومی را رد کند و یا به به راحتی و با صدای بلند بگوید که کرامت ذاتی انساتها را قبول ندارد و یا نمی خواهد مردم حاکم بر سرنوشت خود باشند و یا بگوید باز تولید استبداد آن هم به قول مرحوم علامه نائینی بدترین نوع استبداد امر مطلوبی است؟

ما می دانیم درضمیر و باطن انسانی هیچ کس حتی در میان نیروهای امنیتی، نظامی و بسیجیان سیاهپوش امروزی راضی به کشتن و سرکوب ومحبوس کردن فرهیختگان، معلمان، کارگران و زنان و مردان نیست، مگر یک عده بیمار و یا وابستگان به قدرت و سودبرندگان از غارت منابع ملی. به همین دلیل وقتی مخالفان جنبش نمی توانند با خواسته های جنبش مقابله کنند دشمن تراشی می کنند. دشمن تراشی هایی از جنس آنچه در نوار سردار مشفق بود. از این نظر نوار سردار مشفق به عنوان یک سند تاریخی دارای اهمیت هم هست. (+)

+ میرحسین موسوی ۱۳ مهر ۸۹: سیاست‌های ویرانگر کنونی را به رفراندوم بگذارید
+ شنبه ۲۹ آبان ۸۹: پیام میرحسین به مناسبت آذر، ماه دانشجو
+ روایت ۲۴۰ روز صبر و مقاومت میرحسین و خانواده در گفت و گو با فرزندان

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

چه نزدیک باشی چه دور
برای من در یک نقطه‌ ثابتی
وسط قلبم

+ برای بانو میم

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
کلمه‌ی دزد از دو دال و یک ز درست شده است. دزدی کار خوبی نیست. چه بزرگ باشد چه کوچک. همه‌ی این کسانی که می‌بینید رای دزد شده‌اند از روز اول که رای ندزدیده بودند. اول جمله دزدیدند، بعد ایده دزدیدند. بعد فیلمنامه دزدیدند (سلام آقای سلحشور خوش بیان). از آخر کارشان شد رای دزدی. بیکار که شدند رفتند سراغ اختلاس و دیگر قضایا که می‌دانید.

روی صحبت من با همه‌ی دزدهای کوچک و بزرگ است. مخصوصن کسانی که نوشته‌های بلاگستان را می‌دزدند و در استاتوس فیس‌بوکشان کپی می‌کنند. و حاصل فکر و نوشته‌ی بلاگرها را به نام سوزاندن فسفر مغزشان به خورد دیگران می‌دهند. نوشته‌ها لینک دارد، کپی‌رایت دارد. نقل شده همه جا که استفاده از نوشته‌ها با لینک مجاز است. دزدان عزیز این کار را نکنید. من غصه می‌خورم از فرهنگ مردمی که یک پست کامل وبلاگی را کپی می‌کنند و در ای‌میل‌ها فوروراد می‌کنند و دست به دست می‌چرخانند. آن وبلاگ‌صاحاب راضی نیست به این کار شما. این‌ کارها را به همان دزدان رای مردم واگذار کنید. این جملات زیبایی که از وبلاگ‌ها برمی‌دارید و کپی می‌کنید در استاتوس خودتان، اصلن بهتان نمی‌آید. با جمله دزدی که روشن‌فکر نمی‌شوید. اشکال کار جای دیگری است. برای حرف به حرف این جمله‌ها و نوشته‌ها فکر شده و وقت گذاشته شده، پس چه فرقی است بین شما و آقای کودتاچی؟

اگر جمله‌ای یا نوشته‌‌ای را دوست داشتید همراه با لینک آن می‌توانید در هرجایی استفاده کنید. اینطوری دوستان‌تان را هم با منبع آن فکر و ایده آشنا کرده‌اید. نویسنده‌ی آن نوشته هم راضی است که حاصل فکرش و وقتی که صرف کرده برای نوشتن آن پست هدر نرفته است. ضمن اینکه کمک کرده‌اید تا همراه با لینک اصل جمله مستند شود و طی مرور زمان با یک کلاغ و چهل کلاغ بحث اصلی نویسنده وارونه ظاهر نشود. حتمن زیاد دیده‌اید که جمله‌ای از ادیسون را با نام امام موسی کاظم به خورد ملت داده‌اند. بیایید درست زندگی کنیم. و این درست زندگی کردن را تمرین کنیم و از آن لذت ببریم.

پ.ن. احساس بسیار بدی دارم وقتی جملات سرزمین رویایی یا دیگر بلاگرها را در گروه‌های فیس بوک و یاهو به صورت تحریف شده و تغییر کرده می‌بینم. عده‌ای هم کارشان شده کپی کردن بلاگستان در سایت‌های اجتماعی به عنوان تفکرات مشعشع خودشان. این منزجرکننده است.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

آقای دیکتاتور

سلام ملیکم

حال شما خوبه؟ حاج خانوم خوبن؟ قربان شما. خواستم بگم شما که اینقدر دیکتاتور خوب و مهربونی هستین اگه لطف کنید پای مبارک رو از روی سیم پارازیت و اینترنت بردارین ما یه کم زندگی کنیم باباجان. آخه این پای شما مثل یه پوتین سرباز گمنام امام زمان روی گردن دشمنان قسم‌خورده نظام ولایی خیلی داره ما رو خفه می‌کنه. ما قصد و آرزوی براندازی دیکتاتوری در همه جای دنیا رو داریم اما اینکارو با من و تو و جم کلاسیک و بی‌بی‌سی نمی‌کنیم. مامان من فقط سریال می‌بینه شبا و اگه می‌خواین از شر بد و بیراه اون و همه‌ی مامان‌های مهربون ایران به نظام مقدسمون در امون باشین اون پای لعنتی رو از روی سیم بردارین.

راستش رو بخواین دیکتاتوری اگه بخواد ساقط بشه، خودش یه روز میشه. دیگه این مقدار پارازیت و موج که شما ول می‌کنی روی آسمون شهر رو لازم نداره. نمی‌بینی همه مردم زده به سرشون و فتنه‌گر شدن؟ تقصیر همین موج‌هاس دیگه. سقوط تاج و تخت شتریه که در خونه همه‌ی دیکتاتورها می‌خوابه. دیدی چطور روی صدام و قذافی و بن‌علی خوابید؟ و چطور داره می‌خوابه روی بشار جونت؟ آخی … دلم سوخت. حالا بردار اون پا رو. این شتره خودش کار خودشو انجام می‌ده. نگران نباش. صدای پاشو من دارم می‌شنوم همین دور و برا. گود لاک.

+ ببینید: کیوسک. حضرت تایید کردن

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

تو در این شهر نفس می‌کشی و همین کافیست. تو جایی در همین نزدیکی‌ها روی صندلی‌ات نشسته‌ای و لیوان چای‌ات دستت، به دورها نگاه می‌کنی. این هفته سرما خورده بودی و من هیچ وقت نتوانستم تجسم کنم چطور فرشته‌ها سرما می‌خورند. تو با بال‌های سفیدت روی دامن ابرها نشسته‌ای و با چشمان مهربانت دنیا را نگاه می‌کنی و همین نگاه تو منشاء همه‌ی خوبی‌ها و عشق‌هاست در این وانفسا. تو نباید سرما بخوری. همه‌اش تقصیر من بود. اگر چیزی ناراحتت کرد و در دلت آب از آب تکان خورد من را ببخش. تقصیر من بود. من هیچ وقت نباید بگذارم ذره‌‌ای خاطر مقدس تو مکدر شود. فرشته‌ها نباید غمگین باشند. ناراحت که باشی ابرها می‌بارند. بخند تا آفتاب در این روزهای زرد پاییزی به شهر بتابد. من هستم. و من مسولیت همه‌ی کارها را به عهده می‌گیرم. تو فقط باش. فقط لبخند بزن به دنیا. همین بس است.

+ با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: Daydreamer, Adele

+ برای بانو میم

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
اما صد افسوس که اقتدارگرایانی که انحصار در قدرت را تنها راه دوام خود می‌دانند، این بار به این خواسته‌های برحق وقعی ننهادند. اقتدارگرایان که با تمامی امکانات و رسانه‌ها در مقابل خواست اکثریت صف‌آرایی کرده بودند، زهرآگین‌ترین تیرهای تهمت و افترا را به سینه‌ی مردمی که خواهان تغییر بودند، رها کردند، هنگامی که به علت استقبال و حضور بی‌سابقه‌ی مردم از شیوه‌های معمولشان برای تقلب و تخلف در روند رأی‌گیری طرفی نبستند، چاره را در کودتای انتخاباتی دیدند: شمارش آرا را کنار نهادند، پیروزی‌شان را اعلام و ابلاغ کردند، به ستادهای مخالفانشان یورش بردند و به دستگیری چهره‌های فعال پرداختند. و آنگاه که مردم خشمگین و سرخورده برای اعتراضی آرام و مسالمت‌جویانه به خیابان‌ها ریختند تا مطالبه‌ی حق مسلم‌شان در احترام به رأی‌هایشان کنند، ریختن خونشان را مباح دانستند و ماجراهای خونین کوی دانشگاه و کهریزک و مانند آن را آفریدند.

+ متن: پیام میرحسین به مناسبت محرم ۸۹
+ بازخوانی بیانیه مهدی کروبی در روز خونین عاشورای ۸۸

+ شهید عاشورای ۸۸: شهید سید علی موسوی
+ شهید عاشورای ۸۸: شهید شبنم سهرابی
+ شهید عاشورای ۸۸: شهید شاهرخ رحمانی
+ شهید عاشورای ۸۸: شهید مهدی فرهادی راد
+ شهید عاشورای ۸۸: شهید شهرام فرجی

به خاطرِ تو
به خاطرِ هر چیزِ کوچک هر چیزِ پاک به خاک افتادند
به یاد آر
عموهایت را می‌گویم
از مرتضا سخن می‌گویم.

احمد شاملو

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
ترجیحاتی که من در زندگی دارم شاید با خیلی‌ها فرق داشته باشد. من ترجیح می‌دهم تراژدی‌های سرزمینم را زنده نگه دارم تا آن‌ها که شاید فراموش کرده‌اند به یاد آورند. من ترجیح می‌دهم در صف آزادی و انتخابات آزاد و آزادگی بایستم تا صف آش نذری. من ترجیح می‌دهم برای عاشورای ۸۸ بغض کنم، تا داستان غلوشده‌ای در هزار و خرده‌ای سال پیش. من ترجیح می‌دهم خودم را از زیر سایه‌ای این ابر سیاه بیرون بکشم، قبل از اینکه برای افسانه‌ی این ابر خونبار در طول تاریخ اشک بریزم. افسوس من برای مردمی است که افیون دین، برایشان تسکین‌بخشی قوی است تا آزادی و غرور و امید را فراموش کنند. به یاد آوریم زخم‌هایمان را تا به درد کهنه‌اش عادت نکنیم.

+ ببینید: علی موسوی بعد از تیرخوردن و قبل از شهادت
+ ببینید: ساختن سنگر توسط زنان عاشورای ۸۸
+ ببینید: Demoralized riot police cornered by protesters
+ ببینید: چهارراه کالج روز عاشورا
+ گوش کنید: مکالمه بیسیم ماموران نیروی ضد شورش تهران
+ ببینید: زیر پل حافظ عاشورای ۸۸
+ ببینید: تهران عاشورای ۸۸
+ ببینید: پیوستن دو تن از نیروهای نظامی به مردم عاشورا
+ ببینید: درگیری مردم با بسیج روز عاشورا
+ ببینید: نبرد تن به تن با گارد ویژه روز عاشورا
+ ببینید: پل کالج و نیروهای ضد شورش در محاصره مردم
+ ببینید: مدرک جنایات رادان
+ ببینید: زیر گرفتن یک جوان با ماشین نیروی انتظامی عاشورای ۸۸

+ ببینید: شقایق کمالی، سراومد زمستون

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

چشمم به در بود. همه فکر می‌کنند وقتی کسی چشمش به در است دارد به در فکر می‌کند. اما من داشتم به موهای تو فکر می‌کردم. به رنگ قهوه‌ای فندقی‌‌شان. به لبخند تو که مثل یک فیلم صامت سینمایی در فکرم مجسم می‌کردم. خنده‌ات بی‌صدا بود و بعد خودم را می‌دیدم که خنده‌هایت را به پای قاصدکی بستم و در باد فوت کردم. باز هم خندیدی. من خوشحال بودم. این خوشحالیِ بودن در کنار تو را، بیشتر از قاصدک‌هایی دوست دارم که به پایشان خنده‌ی تو بسته شده است.

باد نمی‌آمد، پس چرا دل من می‌لرزید؟ وقتی تو نیستی هوا سیاه و تاریک می‌شود و من احساس تنهایی می‌کنم. حتا وقتی خوابی، دنیا چیزی کم دارد. باید با هم بخوابیم و با هم بیدار شویم. اینطوری نبود هم را حس نمی‌کنیم. مثل دو گیلاس همزاد آنقدر به هم نگاه می‌کنیم تا رنگین‌کمان از رنگ‌های تکراری‌اش خسته شود. چشمان تو را بهش قرض می‌دهم تا مردم دنیا به زیبا‌تر بودنشان از هفت رنگ تکراری‌اش اعتراف کنند.


+ آخرین عاشقانه‌ی عصر جمعه در تاریخ ۲۹ فروردین ۸۷ در سرزمین رویایی نوشته شده بود. از این هفته دوباره عصرهای جمعه چای لیوانی داغمان را با عاشقانه‌های عصر جمعه بعد از سه سال و نیم نوش جان می‌کنیم.

+ عاشقانه‌ها هیچ صاحاب و آقا/خانم بالاسری ندارند جز بانو میم

+ ببینید: حامد نیک‌ پی، مدهوش

+ در کافه رویایی چای و قهوه مهمان من هستید. کامنت‌ها هم باز است تا کمی گپ بزنیم.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml