Send   Print
حالا که دقیقن یک هفته از درگذشت استیو جابز می‌گذرد تصمیم گرفتم بنویسم. در هفته‌ی گذشته او موافقان و مخالفین زیادی را رودررو‌ی هم قرار داد. من تصمیم گرفتم فقط نگاه کنم این شعبده‌بازی را و بعدن بنویسم. الان وقتش هست. من نمی‌دانم کسی که می‌خواهد لپ‌تاپ یا دستگاه پخش موزیک بگیرد چه کاری باید داشته باشد به سورس باز یا بسته‌ی آن؟ به نظر من آی‌پاد و آی‌پد و آیفون زندگی خیلی آدم‌ها را بهتر کردند. همین بهتر شدن حال عده‌ای زیادی انسان روی زمین برای عزیز شدن مغز متفکر این کمپانی کافی است.

من سه سال است موزیک‌هایم را روی یک آی‌پاد ۱۸۰ گیگ گوش می‌دهم. به علاوه کلی فیلم که در سفر می‌توانم ببینم روی همان آی‌پاد کوچک با کیفیت صدا و تصویر بی‌نظیر. اینکه این دستگاه زندگی من را راحت کرده برای من بس است. اگر روزی دستگاه بهتری تولید شد حتمن خواهم خرید. لپ‌تاپ مک بوک من هم به گمانم بهترین انتخابی است که می‌توان برای خرید یک کامپیوتر داشت. از شر ویروس‌ها و صفحات کند و خسته‌ی ویندوز راحت شده‌ام. در ده ثانیه بوت می‌شود و من هر بار از این کیفیت و سرعتش تعجب می‌کنم. حاضر هستم برای این دستگاه هم پول زیادی بدهم و همان داستان طاووس است و جور هندوستان. هر چیزی قیمتی دارد. کمی هم خاص است. این خاص بودنش را دوست دارم. اینکه اپل برای کاربرانش یک شخصیت و طبقه‌ی اجتماعی درست کرده، دوست‌داشتنی است. کاری که دل و اچ‌پی و ایسوس نخواهند توانست انجام بدهند. در فرودگاه آمستردام آنلاین بودم و اخبار را نگاه می‌کردم مردم فرنگ آنچنان به این مارک اپل نگاه می‌کردند که احساس می‌کردم چیز شگفت‌انگیزی مقابلم هست.

در آیفونم من علاوه بر تلفن یک دفترچه یادداشت و دوربین فیلم‌برداری اچ‌دی، یک آی‌پاد و نقشه‌خوان و تقویم و کلی اپ‌های مختلف دارم که مثل آچار فرانسه روزی به کارم می‌آیند. چه از این بهتر؟ خوب هر کس که همه‌ی این‌ها را در یک دستگاه اندازه کیف پول می‌خواهد باید قیمتش را هم پرداخت کند. همه‌ی این‌ها را گفتم که بگویم ناز شست استیو جابز با تفکرات و نبوغ بالایش که جلوتر از زمان خودش را می‌دیده و عمل کرده. هفته‌ی پیش همه‌ قطره‌های آب یک موج بزرگ و چندین متری در تأسف درگذشت او بودند. نه تنها ایرانی‌ها، همه‌ی کسانی که انسان‌های متفاوت را دوست دارند. همه‌ی کسانی که شنا کردن در خلاف جهت رودخانه را ستایش می‌کنند. آن‌هایی که استیو جابز را قدرتمند و نابغه می‌دانند که توانست امپراتوری ویندوز را عقب براند و بیل گیتس را به اعتراف وا دارد. مخالفم با اینکه: این جو زدگی ایرانی‌ها بوده و چنین و چنان. هفته‌ی پیش رکورد توییت ‌کردن در ثانیه در دنیا شکسته شد. پس به جای اینکه مثل ای‌میل‌های فورواردی همه چیز را از دید ایرانی بودن خودمان ببینیم بیایید از بالا نگاهش کنیم و اعتراف کنیم که مردم دنیا آدم‌های متفاوت و بزرگ را می‌ستایند چه فرق دارد بیل گیتس باشد یا جابز یا پرنسس دایانا.

شبکه‌های اجتماعی امکانات زیادی را روی زندگی روزمره‌ی انسان‌ها نصب کرده است. آن‌ها اخباری را که دوست دارند با هم تقسیم می‌کنند و خبر دارند عمه‌ی ناتنی‌شان دیشب در جشن تولد دامادش چه لباسی پوشیده بوده است. آن‌ها به چیزهایی که دوست دارند واکنش نشان می‌دهند. عکس پروفایل عوض می‌کنند و پتیشن امضا می‌کنند. به گمان من همین کارهای به ظاهر ناچیز نشان می‌دهد آن‌ها اجساد متحرکی نیستند که هر روز مثل مسخ‌شدگان پوسیده اخبار را چک کنند و لباس فرمشان را بپوشند و بروند سر کار. آن‌ها قرار فیس بوکی می‌گذارند و با همین صفحه‌ی آبی، تا امروز چند دیکتاتور را با سر به زمین کوبیده‌اند. پس زنده‌باد همه‌ی آن‌هایی که مسخ یا بی‌تفاوت نشده‌اند. اخبار را دنبال می‌کنند و به دنیای اطرافشان توجه می‌کنند. خواه دریاچه‌ی ارومیه باشد یا پتشین علیه اعدام. این انسان‌های نگران قابل تقدیرند، نسلی که آرزوهایش را در دنیای مجازی فریاد می‌زند قبل از آنکه خیابان‌های شهر را تسخیر کند، شاید گوش شنوایی پیدا شد.

+ No overload, but online mourning spurs record number of tweets
+ Steve Jobs and Bill Gates Together: Part 1
+ Tribute to Steve Jobs
+ Steve Jobs, 1955-2011
+ Steve Jobs' 2005 Stanford Commencement Address
+ CNN Tribute to Steve Jobs

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml