Send   Print

چه خوب گفت که داستان این روزهای ما همان داستان طوطی و بازرگان است. تنها راه آزادی از زندان بزرگ این حکومت الهی از دروازه سیاه مرگ می‌گذرد. آنها که پیام دیگر طوطیان را شنیده‌اند بر زمین می‌افتند و خود را می‌رهانند. دق می‌کنند. ما سنگدل‌تر هستیم چه ظلم‌ها دیدیم این دو سال و به سخت‌جانیمان این گمان نبود می‌مانیم و عکس‌های آن‌ طوطیان شکرشکن سبز را بر دیوار قلب‌هایمان می‌آویزیم.

راهپیمایی امروز نشان داد ما خموشان سبز هنوز هم بی‌شماریم. ما تمام نشدیم، تکثیر شدیم. و حالا چندین میلیون ندا و سهراب و کیانوش و عزت سحابی و هاله و هدی صابریم. رهبر ما آن طوطی سبز در زنجیر است که ده روز غذا نخورد تا قلبش ایستاد. رهبر ما تن میرحسین نیست که در زندان شماست. رهبر ما شجاعت و صداقت میرحسین و شیخ است که در قلبهایمان می‌تپند.

ای حیات عاشقان در مردگی
دل نیابی جز که در دل‌بردگی

من دلش جسته به صد ناز و دلال
او بهانه کرده با من از ملال

گفتم آخر غرق تست این عقل و جان
گفت رو رو بر من این افسون مخوان

من ندانم آنچ اندیشیده‌ای
ای دو دیده دوست را چون دیده‌ای

مولانا

+ ببینید: حامد پناهی، لولابای

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml