Send   Print

اول. حزبی تاسیس کرده‌ام که تنها هدفش مخالفت با گودربازی و سایر مسایل مشکوک وابسته به آن است. پارسال مدت کوتاهی فقط توانستم گوگل ریدر را تحمل کنم و بعد از آن ترجیح دادم مثل یک آدم محافظه‌کار بلاگ‌ها و سایت‌ها را باز کنم و خودم بخوانمشان. گودر، خواندن‌ها را سطحی و عجول می‌کند. باید آن شمارنده‌ی لعنتی بالای آن را به صفر نزدیک کنی و برای من که جذابیت ندارد. دیدن فضای خود سایت‌ها و بلاگ‌ها و چرخیدن روی لینک‌ها اطراف لطفی دارد که گودرباز‌ها از آن غافل‌اند. این حزب عضو می‌پذیرد.

دوم. به پای بلاگرولینگ سوختیم و ساختیم. مشکل گوگل‌خوان این است که فقط ستونی تنظیم می‌شود و لینک‌ها با خط فاصله کنار هم چیده نمی‌شوند. حالا دوستی قرار است ببیند می‌شود همان بلاگرولینگ لعنتی قدیمی را درست کرد یا نه؟ لینک‌های ستونی را دوست ندارم آخر.

سوم. چند ماهی است چک کردن بالاترین را کنار گذاشته‌ام. به گمانم این سایت بیشتر وقتم را تلف می‌کرد و باید کلی بالا و پایین می‌کردی مگر زیر لینک‌های زرد مطلب بدرد بخور پیدا می‌کردی. با این همه کلی احترام برای دوستانم، بانیان سایت بالاترین قایلم و این سایت را برای کسانی که منابع خوبی برای وقت گذرانی ندارند مناسب می‌دانم.

چهارم. روزهای آخر اسفند را و نوروز را با همه‌ی دنیا عوض نخواهم کرد. خانه‌تکانی را و شور و شوق کم یا زیاد مردم جلوی گل‌فروشی‌ها برای خرید سبزه و ماهی قرمز و هفت‌سین. ایران در نوروز شگفت‌انگیز است.

پنجم. امروز از صبح به خانه‌تکانی گذشت. پرده‌های اتاقم را باز کردم و شستم و خیس آویزان کردم تا چروک نشود. گردگیری اتاقم مانده که تا فردا تمام می‌شود. خانه‌تکانی از جذاب‌ترین سنت‌های قدیمی ایران است که
من عاشق‌اش هستم.

ششم. با این باران‌های بهاری و این بازار‌های زیبا و دیدنی بهتر است به جای خانه نشستن و بلاگ خواندن بزنید بیرون و زندگی را تنفس کنید. کاری که الان من می‌خواهم انجام بدهم همین است. زنده‌باد روزهای آخر اسفند که از همه‌ی روزهای آخر همه‌ی ماه‌های سال بهتر است.

Send   Print

شاید گمان می‌کردی در جنگ با یک دشمن خارجی هستیم وقتی این پلیس‌های عصبانی را می‌دیدی در خیابان. گرچه یک هفته‌ای بود که سلامت مردم عزیز برای مسولان خیلی مهم شده بود و آنها می‌ترسیدند نکند خدای ناکرده کسی در حین مراسم چهارشنبه سوری آسیب ببیند. مدام از صدا و سیما تصاویر کسانی را نشان می‌دادند که جزغاله روی تخت بیمارستان بستری بودند و مجری با لحن حق به جانبی می‌گفت: این هم عاقبت بازی با آتش در چهارشنبه‌ی آخر سال.

پنداری ما نمی‌فهمیم این دایه‌ی مهربان‌تر از مادر شدن اینها تنها برای جلوگیری و رسمیت دادن به مبارزه با مراسم این شب سنتی است. اگر نگران سلامت مردم‌اند جاد‌ه‌های کشور بیشتر از کل جنگ ایران و عراق تا کنون کشته داده است و هنوز هم هر بیست و پنج دقیقه یک نفر را به گور می‌فرستد. آمار اعتیاد ایران و مصرف مواد مخدر صنعتی چون شیشه و کراک باورنکردنی در بالاترین حد خود ایستاده است. قبل از رسیدگی به مصدومان احتمالی چهارشنبه سوری، هنوز درد و زخم بر تن این شهر و کشور هست تا درمان شود. گویا این بختک دو رویی و تزویر و دشمنی با سنت‌های ایرانی قصد ندارد از روی این گربه‌ی نشسته بر میانه‌ی خاور برخیزد.

+ دستگیری دو هزار نفر در چهارشنبه سوری