Send   Print

تازه‌ترین بهانه‌اش برای اینکه با هم دوست نباشیم این بود که تو پسر ظریف و احساساتی هستی. دلم می‌خواست بگویم این دیگر یعنی چه؟ گفت: من یک پسر درشت اندام و سبزه و خشن دوست دارم که خب تو این مشخصات را نداری. از آدم‌هایی که کارهای هنری می‌کنند با روحیه‌های لطیف اصلن خوشم نمی‌آید. این زاویه‌ی دید برایم جالب بود. خوشحال بودم که آنقدر برای خودش اهمیت قایل است که با شجاعت خواسته‌اش را می‌گوید. گرچه دوست نداشتم رابطه‌ام را از دست بدهم، اما ناگزیر به احترام برای خواسته‌اش بودم.

پ.ن. دوست ندارم کامنت‌ها را پس از تایید نمایش دهم. همینطور زنده برایم جالب‌تر است. بنابر‌این اگر قرار باشد عده‌ای به فحاشی و حرف‌های رکیک‌شان ادامه دهند مجبور خواهم بود کامنت‌ها را ببندم.