Send   Print


اسمش حسن بود. چوپان یک گله‌ی پنجاه‌تایی گوسفند. می‌گفت: یکی دکتر است، یکی مهندس، منم چوپانم.

پ.ن. برای سایز بزرگتر اینجا را نگاه کنید.