Send   Print

shahrnoush parsipour.jpg
خواستم روشنگری کنم که اگر یک موجود نرینه‌ای نظری ابراز کرد در راستای کوبیدن جنس زن و به رخ کشیدن مردانگی‌اش حساب ما نرینه‌های باقی‌مانده را پاک بدانید.

نمی‌دانم جناب فرجامی چند کتاب از شهرنوش پارسی پور خوانده‌اند؟ زنان بدون مردان را یا خاطرات زندان را؟ متاسفم شخصن. حالا که فضایی برای صحبت از دخمه‌های تاریک و زوایای پنهان زندگی اجتماعی ایرانیان دست داده، اینچنین چشم‌بسته به تاخت، به قلب دشمن فرضی خود می‌روند.

آنچه من در سر دارم اینست که ما قبل از آنکه حرفی بزنیم باید بیشتر بیاندیشیم. بگذاریم مرکب خانم پارسی‌پور خشک شود. درباره‌ی حرف‌هایش فکر بکنیم و خوشحال باشیم که اینک به مدد او دیگر تابو‌های ایرانیان رنگ سیاهشان را می‌بازند. به ایشان وقت بدهیم چرا که شایسته‌اش هست. چرا که با چشمان خودش دیده آنچه در ذهن من و شما نیز نمی‌گنجد. چرا که می‌داند نیمی از مردمان این سرزمین، زنان رنج‌ کشیده‌ی ممنوع، در پشت پستو‌های غفلت و سنت و عقب‌ماندگی کدام دردشان را فریاد زده‌اند.

من به احترام بانو شهرنوش پارسی‌پور کلاه از سر بر می‌دارم و بی‌صبرانه منتظر خواندن درد‌های مدفون شده‌ی زنان سرزمینم هستم. چرا که زنان سرزمینم را از مردانش بیشتر دوست می‌دارم، که آن یکی زخم‌هایش را در دلش فریاد می‌زند و این یکی بی هیچ زخمی فریاد.

شهرنوش پارسی‌پور: مصمم هستم از مسائل جنسی‌ام بگویم، شاید کمی پوشیده‌تر
زندگی روی ترن هوایی: قضاوتتان تا کجا؟
نازلی کاموری: زنان در برابر احمق‌های مبتذل
بلوط: آقای فرجامی عزیز
زنان از زبان زنان