اينقدر تو فرودگاه ها اشك ريختم كه موقع سلام به خداحافظی فكر ميكنم..

اگه فک می کنی سر کاری حتما هستی ديگه ... ولی فردا صبح شرق رو بخون

همه چيز را به هم می ريزی و دوبارهُآن طور که دوست داری می چينی.
گاهی از دستت خسته می شوم.
اما چه می شود کرد! آمد و رفتت دست خودم نيست.
رهايی و آزاد...
دلتنگی هايم تمامی ندارد.
به شدت درکت کردم!

عزیزدوردونه:

حالا بوسه رو به شخص دیگه ای هم که دوست دارید میتونید تقدیم کنید :)) خیلی دلتنگی نداره این موضوع

شيرين:

خدا رو شکر که تونستند بيان و يه بار ديگه با هم خاطره ساختيد. خدا رو شکر که سالم و سلامتيد و به اميد ساختن خاطرات قشنگ تر در اينده باشيد. هر وقت خيلی دلت گرفت به اين فکر کن

آره والا امان از اين دل ......

اخی حيف شد رفتن همیشه موقع جدایی و دل تنگی ياد اين شعر ميافتم: مثل مردن ميمونه دل بريدن

جاشون خالی نباشه!

اگه دوست داشتي آدرس وبلاگت رو تو سايت ما ثبت كن

نرگس:

جاشون سبز باشه...

زندگی همین است. جدایی پشت جدایی. لحظه های شیرین کوتاه. و بعد دلتنگی. اما خوبیش این است که لحظه های خوب باز هم خواهند آمد.




Blog Design Studios