علی:

سلام دوست خوبم!
به نظر تو هدف از زندگی احترام به نظرات ديگرانه؟؟! خوب پس اصلا چرا اينجا نظرتو می گی و بعد از ديگران ميخوای نظر بدن؟ همه بايد بيان بگن شما درست ميگی؟؟
هدف من درک واقعيت و حقيقت از هر مسير و ماخذی که باشه. نظرم رو مستند اعلام ميکنم و نظر شما رو هم مستند رد می کنم. حالا من به نظر تو بی احترامی کردم؟؟؟!
ميشه بگی من چه پيش داوری در مورد قرآن کردم؟!!!

سرزمین رویایی:

علی جان:
گفتی شک داری که من زحمت بررسی سند را به خودم داده باشم.
اميدوارم درباره‌ی به قول خودت تکست قرآن اينطوری با پيش‌داروی قضاوت نکنی.
نظر شما هر چه باشد احترام می‌گذارم. راستی احترام به عقيده‌ی ديگران چندان سخت نيست

علی:

سلام
پسر خوب! من اعتقادات و طرز تفکر و دینم از ملا ها و آخوتدها به اصطلاح آيت‌الله ‌ها نمی گیرم. تکست قرآن و کتب روایی پیامبر و خانوادش خط مشی فکری منو تعیین می کنه که خوب با اون چیزی که شما از زبون آخوندای بازاری شنیدی خیلی فرق داره. در مورد نظر شما هم کاملا مستند حرف زدم. گرچه شک دارم زحمت بررسی سند رو به خودت داده باشی! مراقب خودت باش دوست خوبم. بای

اینم واسه خودش نظریه...
باید بهش احترام گذاشت

سرزمین رویایی:

انگشت‌نمای عزيز:
در اين مورد و وحود خدا پارسال بحث کرديم. ديگر نه حوصله‌اش هست و نه وقتش.
من نظرم را گفتم و نه من می‌توانم نظر شما را عوض کنم نه شما نظر من را.
بهترين کار احترام به نظرات يکديگر است


بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
سرزمين رويايی عزيز .
بيايد از يک طرف ديگه نگاه کنيم .
به فرض اين يک داستان خياليه يا هر اسم ديگه ای که ميشه روش گذاشت .
شما يه فرضيه مطرح کنيد که
۱) انسانها چگونه آفريده شدند .
۲) کی علت اون چگونه گيه .
يعنی اون راهی رو که آفريده شدن کی باعثش شده .
اينکه آفرينش هستی اينطوری بوده و يا به قول نازخاتون گرامی "آدم و حوا يه داستان خياليه" در مرحله دوم قرار داره .
در هر صورت خالقی وجود داره ؛ هرچند که داستان آفرينش اينی نباشه که ما ميدونيم .
در پناه حق شاد باش و سلامت .

سرزمین رویایی:

علی جان:
البته اين برداشت‌ها ناشی از استنباط شماست.
فکر نکنم آيت‌الله ‌ها با اطمينانی که شما حکم صادر کرده‌ايد سخن بگويند.

علی:

چرا وارد نشده؟ علی دیگه

اسم وارد نشده است:

سلام به سرزمين رويايی يا شايديم رويای سرزمينی!
کوتاه می کنم که حوصلت سر نره
۱- آیه ۳۰ سوره بقره هدف از خلقت آدم خلافت روی زمين(دنياي ماده) می دونه.
۲- ايه ۳۷ : بعد از تخطی آدم از فرمان خدا و خوردن سيب و پشيمونی آدم‌‌‌ خدا خودش يه کلماتی به آدم ياد می ده تا اون به کمک اوونا توبه کنه خدا هم به سرعت توبشو قبول می کنه
۳- اگه اخراج از بهشت بابت خوردن سيب بود بعد از پذيرش توبه ادم بايد بر ميگشت به بهشت. ولی اينطور نشد. پس اخراج از بهشت به خوردن سيب و عدم بخشندگی خدا کاری نداره.۴اينکه اخراج از بهشت واسه چی بوده و درخت سيب کنايه از چيه و بهشت گفته شده کجا بوده و معنيش چيه بحثش جداست که بماند.
۵- خوش بگذره پسر خوب
۶- شيطونی نکن
۷- بابای

سرزمین رویایی:

غريبه جان:
من ناتوان نيستم. و ناتوانی‌ام را هم زير هيچ جمله‌ای مخفی نمی‌کنم.
اين جمله‌ها عين توانايی من است.
خدای شما هيچ قدرتی به من نداده. من خودم قدرت نوشتن را قدرت دويدن و فکر کردن را دارم.
و برای بهتر زندگی کردن خودم را به نيرويی موهوم و خيالی بالای ابرها متصل نمی‌کنم.

سرزمین رویایی:

نوشين عزيز:
خوشحال شدم که می‌شه اينجا بحث کرد.
اول: داستانی برای فهم و درک رسالت و مسووليت؟ !! فکر می‌کنی انسان‌ها چه رسالتی دارند؟ چه مسوليتی؟ در قبال چه کسی؟ که آخرش چه بشود؟ اين جمله‌ی کيشه‌ای شما من را ياد کتاب‌های بينش دبيرستان انداخت.
هر کسی مسوول رفتار و اخلاق خودش است. و تا آنجا آزاد است که آزادی ديگران را برهم نزند. وجدان او هم محکمه‌ای است که احتياج به قاضی ندارد.
پس از مرگ همه چيز سياه است و تمام. به همان جايی می‌رويم که قبل از تولد بوديم.
اين نظر شخصی من است. قصد ندارم ديد شما را عوض کنم و شما نظرتان را عوض کنيد. به عقايد شما احترام می‌گذارم و دوست دارم شما هم به عقايد من احترام بگذاريد .
با دوستی

سرزمین رویایی:

علی جان:
خوشحال می‌شم توضيح بدی. اونطور که ما می‌دونيم و جناب قمشه‌ای هم خيلی روش تاکيد دارن قصه همان درخت ممنوعه است که در قرآن و ساير کتاب‌های آسمانی! ديگر هم آمده.
ورژن جديدی داری رو کن برادر ! :)

غریبه:

همان خدایی که بر توی ناتوان قدرت داد تا ناتوانیت را زیر این کلمات مخفی کنی !

رويايی جان سلام. من هم رفتم و برنامه​ی شاهرخ را ديدم و مطلبی هم نوستم. اگر دوست داشتی بيا بخونش.
* آدم و حوا، داستان است و بس. اما متاسفانه خيلی ها هنوز باورش دارند !!!

نوشين:

سرزمين رويايی عزيز مدتهاست که خواننده نوشته های زيبايت هستم و هوش و ديدگاه وسيعت را تحسين می کنم اما در اين مورد بايد بگويم که از تو بعيد است که اينچنين سطحی بنگری و اينچنين عجولانه قضاوت کنی. داستان آدم حوا نشانه است برای فهم و درک رسالت و مسئوليتی که انسان برای تحقق بخشیدنش آفريده شده. دوست عزيز تو فکر ميکنی اگر خداوند اجازه دهد که هر کس مطابق اميال و شهواتش و به اندازه قدرتش عمل و زندگی کند چه عدالت و نظامی برای زندگی کردن باقی می ماند؟ ما جمعیم نه فرد وخداوند هم بخشنده و هم عادل و قدير است.

خدا با اون مشخصاتی که اديان واسه ش درست کردن سلام کردن هم نداره چه برسه به پرستیدن و اینا

علی:

اگه یه کوچولو با داستان آدم و حوا تو قرآن آشنا بودی می دونستی که اوونا بابت خوردن سیب از بهشت بیرون نشدن. توضیحش مفصله!

آرش:

تازه کجاشو دیدی. وقتی خدا بخاطر همین دوتا پاراگراف که نظرتو توش نوشتی تا ابد به بدترین وجهی شکنجت کرد اونوقت بیشتر به مهربان و بخشنده بودنش پی میبری.

هاني مونی:

خدا ما رو نساخته بلکه اين ما هستيم که خدا رو ساختيم.

:::مردم اشتباهاتشان را روی هم می ريزند و از آن غولی به نام تقدير می سازند::: (یادم نیس جمله مال کی بود :)‌ )

راستی یکی می‌پرسید:آدم و حوا ناف داشتند؟ شما خبر دارين؟

البته خدا کاربردهای بيشتری داره...
يکيش اينه که ميشه باهاش معامله کرد. مثلن هر گندی زدی معذرتشو از اون بخوای .. البته هزینه‌یی هم نداره
ديگه اينکه ميشه هر موقعيتی که برای ظلم بی‌انصافی پيدا شد به حساب حکمت خدا بذاريد و ازش کمال استفاده رو ببريد.
هر کاری هم که سخت بود ميشه به خدا واگذار کرد.
و...
چه اختراع خوبی!؟...زندگی راحت ميکنه! آدمو بی‌مسووليت!

سرزمین رویایی:

برون‌کا جان:
اسطوره ؟؟؟ اين حرف شما خودش موضوع جالبی خواهد بود برای من البته. اينها از نظر تمام کسانی که خدا را می‌شناسند و به او ايمان دارند اسطوره نيستند واقعيت محض‌اند
از ترجمه‌های قرآن هم خيلی مدرک دارم که کم‌کم رو می‌کنم. مثل سوره‌ی نسا

سرزمین رویایی:

بهار جان:
شهردار می‌تواند مارا راهنمايی کند و بگويد اين فروشگاه چيزی نمی‌فروشد اما نمی‌تواند ما را از شهر بيرون بياندازد برای اين اشتباه !

خدا بزرگترین دروغ بشر برای فرار از حقیقت ابدی یعنی مرگ است

داستان آدم و حوا هم يه داستان اسطوره ای يه. مثل بقيه ی اسطوره های ديگه. اصل موندگاری و قابل قبولی اسطوره هم خيالی بودن و دور از واقعيت بودنشه.
خوبه حالا ترجمه ی فارسی قرآن رو ربط ندادی به انکار وجود خدا!
می دونی این دو تا پاراگرافت مثل چی بود؟ مثل اینکه تو یه پاراگراف بیای بنویسی چطور زئوس می تونه پرومته رو به خاطر آتشی که به انسان هدیه داد اونو تا ابد تو المپ شکنجه بده! وای بر زئوس، خدایی که بی رحم و ظالمه! بعد تو یه پاراگراف دیگه هم بیای بگی خدایی که پرومته رو نبخشیده پس وجود هم نداره!
من به وجود خدا ايمان دارم و مطمئن هم هستم که ساخته ی دست من نيست. حیف که آدم برای ايمان قلبی اش نمی تونه فرمول و عکس و نقشه بياره تا وجودش رو ثابت کنه وگرنه برات اين کارو مي کردم!

جدای از خداپرستی يا انکار خدا . حالا بگيم يک داستان علمی تخيلی از سيب خوردن انسان . سفسطه غليظی در ۲ خطی که نوشتيد هست. فرض کنيد شهردار تهران اعلام کنه شما ميتونيد بريد از تمام فروشگاههای تهران جنس مجانی برداريد به جز يک فروشگاه . بعد شما به هر علتی مثلا به خاطر کنجکاوی که ببينيد اگه بريد و انگ از همون يک فروشگاه منع شده جنس برداريد بدون اينکه پولشو بديد چی میشه . برید توی اون فروشگاه جنس بردارید . حالا اينجا اگه باهاتون برخورد بشه اشتباه از کيه ؟ از قانونگذار (فرضا ) يا شما که عشقت کشيده ببينی حالا چی ميشه مگه ؟! خوب مسلما شما ميتونيد بگيد من ديگه به اين شهردار پدرسوخته رای نميدم . اما نميتونيد بگيد بايد منو ميبخشيد چون کسی که اينجا در محک بوده شمایی نه شهردار. کسی که قانون فرضی رو شکسته شماييد نه شهردار.
يا اصلا همه اينها رو بيخيال. فکر کن فيلم جومانجی ..روی جعبه نوشته منو باز نکن که پشيمون ميشی حالا اگه باز کرديد و يکسری از اتفاقات زنجيره وار افتاد بهتره تا آخر بازی انسان بپذيره که خودش خواست و با تصميم در جعبه رو باز کرد و تا آخر بازی رو بره.

من با گلنسا موافقم دادچ!

سلام
عجب!....
از این جهت هم خوب میشه نگاه کرد، حالا شما بالاغیرتا از اون جهت نگاه کن برادر!
مدتی است بی خبرم ازت.

من فنای این پست‌هام...

ش:

؛خدا؛ نکشتت پسرک رويايی!

محبوبه:

خوشحال مي شوم اگر سري به وبلاگ تازه تاسيس من بزني

محبوبه:

شايد وقتي كه خدا آن ها را بيرون مي انداخت خود در حسرت عشق آن ها مي سوخت. شايد شيطان هم از اين همه ظرفيت آدمي در عشق ورزيدن مبهوت بود كه تصميم گرفت تنها ضربه ها را از همين راه به او وارد كند اما هر چه بود نه خدايي و نه شيطاني ... تنها و تنها انسان با تنهيي درد مندش.

مگه شما گناه هم می کنید ؟؟؟
اونم از نوع بزرگش!!

باز شما سوال سخت سخت پرسيدي؟؟؟ بهر حال هر رحم و حهرباني هم يه حد و خط قرمزي داره!

مطمئنی...؟!




Blog Design Studios