اگه همديگرو ببينيم ، اگه به صدای هم گوش کنيم ، و بخوايم که بفهميم حتما می تونيم يه فرشه بزگ باشيم.

تا کی می خواد ادامه پيدت کنه؟

سلام ! به وبلاگتون در رازنو لینک دادم. ممنون میشم در صورت تمایل شما هم به این روزانه ها لینک دهید !!

موافق نيستم!
ميشه با عقايد مختلف کنار هم زندگی کرد
به شرط اينکه .......

من با حرفت مخالف دکتر به نظر من ايرانی ها رو هم ديگه يه فرش شدن ولی فرشی که تار و پودش هر کدوم ساز خودش رو می زنه و از نخ ابريشم بگير تا خرسک کنار هم جمع شدن و بدون در نظر گرفتن ارزش و جايگاهشون رو يهم ديگه يه فرش درهم و بی سر و ته و زشت زشت رو درست کردن

فكر مي‌كني اگر كنار هم قرار بگيرن، مي‌تونن حتي يك لحظه هم همديگر را تحمل كنند؟

UN:

من خیلی موافق نیستم. بزرگترین فرشی که ار این تار و پودها ساخته شده تهران برزگه. ولی اگه خیلی از این تار و پودها رو جدا کنی و بگذاری در دانشگاهها و مراکز تحقیقات و بیماستانها و مراکز صنعتی غرب؛ کسی به پاشون نمیرسه. میشن گل سر سبد. انعطاف پذیر و پر کار و همکار. بعد همینهارو جمع کن زیر یه سقف برای یه کنسرت ایرونی ببین چی میشه. متاسفانه با هم نمیسازیم. به هم اعتماد نداریم. بیش از حد از هم انتقاد میکنیم و و و...
به نظر من ما ایرونیها تار و پودهای ریبا ولی نا همگونی هستیم که باهامون نمیشه حتی یه قالیچه کوچک هم بافت.

و متأسفانه حتي براي يک ثانيه هم حاضر نيستيم به نواي ساز هم گوش کنيم؛‌شايد بشود همنوازي کرد...
در ضمن مرسي مهربونم از محبتت.




Blog Design Studios