Send   Print

صحیفه نور جلد شش، صفحه ۲۷۳:
ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط می‌سازیم، آب و برق را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‌دهیم؛ شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. اینها شما را منحط کردند.

پاییز ۹۳:
در مورد کلاه بزرگی که بر سر شعور ۳۵ میلیون نفر رفت نمی‌خواهم حرفی بزنم. باعث تعجب است که چطور مهدی بازرگان و آیت الله طالقانی و ابراهیم یزدی و جمعی دیگر از روشنفکران چپ‌گرا فریب خوردند. با همه نقد‌هایی که به مستند انقلاب ۵۷ می‌شود دیدن مجموعه‌ی شبکه‌ی من و تو تلخ اما عبرت‌آموز است.

+ ببینید: انقلاب ۵۷. شبکه‌ی من و تو

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.
+ سرزمین رویایی در فیس‌بوک

Send   Print
دو راه بیشتر ندارید. یا صورت خود را هم بکشید و صفحه را ببندید یا اینکه خوب به این نگاه خیره شوید و دردش را بفهمید. حتا آنهایی که بیرون از ایران زندگی می‌کنند از زهر اخبار تلخ داخل در امان نیستند. کافی است در کلیپ هپی رقصیده باشی تا ظرف چند ساعت در بوق و کرنا کنند دستگیری‌ات را. یا اینکه دستبند سبزی داشته باشی یا حتا با تفنگ آب‌پاش در پارک بازی کرده باشی مسخره تر از همه اینکه اتهام ساختن جک به تو بزنند و ظرف چند ساعت دستگیرت کنند. اما همین آجان‌های بالا با رد مهری سیاه روی پیشانی و شکم‌های برآمده نمی‌توانند اسید‌پاش‌های هشت روز اخیر را پیدا کنند. شاید هم پیدا کرده‌اند و دلشان نمی‌آید برادران پایگاه مقداد با پیراهن‌های روی شلوار را به عنوان مجرم معرفی کنند. همان‌ها که شبیه سعید عسکر هستند و همانقدر که سعید عسکر زندان رفت اینها هم خواهند رفت.

اگر من رییس جمهور بودم از اینکه در مملکت گل و بلبل‌ ام اینقدر امنیت و آسایش وجود دارد از شرم بنفش می‌شدم و برای صورت‌ها و چشم‌های نازنینی که دیگر نمی‌بینند عزای عمومی نمادین اعلام می‌کردم نه برای فوت پیرمردی که پنج ماه چارچنگولی به سیم‌ها و لوله‌های آی سی یو چسبیده بود و همه‌ی عمر به مردم وعده‌ی بهشت می‌داد.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.
+ سرزمین رویایی در فیس‌بوک

Send   Print

خیلی وقت‌ها که دارم با زبان فرنگی با اهالی این شهر صحبت می‌کنم یک دفعه همه چیز برایم می‌ایستد. آدم‌ها با دهان باز، لورا و یوهان با فنجان دستشان در حال نوشیدن قهوه‌شان، سیمون در حالیکه سعی می‌کند اتفاقات مهمانی دیشبش را با آب و تاب تعریف کند. زندگی جلویم متوقف می‌شود و من کاملن می‌توانم این لحظه را درک کنم. بعد به این فکر می‌کنم من اینجا چکار می‌کنم؟ وسط این درخت‌های نخل، بین این آدم‌های غریب که تا پارسال حتا اسمشان به گوشم نخورده بود. من اینجا چکار می‌کنم وسط ناکجاآباد؟ من چطور با زبان غریب این آدم‌ها حرف می‌زنم؟ من با اینها یعنی دوستم؟ دوست‌های قدیمی‌ام کجان؟ آرش کجاست؟ الان چکار می‌کند؟ شاید الان مرد پیر دوچرخه سوار در کوچه‌مان سپند می‌فروشد. بعد می‌نشینم پشت نیمکت اولین کلاس زبانم. اولین جمله‌ای که آهسته آهسته کلماتش را از مغزم می‌کشیدم بیرون: هی ایز ا بوی. شی ایز ا گرل.

فیلم ادامه پیدا می‌کند و یوهان قهوه‌اش را سر می‌کشد. لورا دارد تندتند تایپ می‌کند. من به یوهان لبخندی بی‌معنی تحویل می‌دهم تقریبا هم معنی همان خسته نباشید خودمان در فارسی که اینجا هیچ معادل کوفتی برایش ندارند. دوباره زمان می‌ایستد و با خودم فکر می‌کنم. چرا اینجا؟ چرا من؟ چرا از این همه شهر در دنیا پرت شدم اینجا؟ پس خانواده‌‌ی آدم چی میشه؟ همه‌ی روزهای خوب دور؟ یادگاری‌های روی کمد چوبی اتاقم؟ بچه‌های گل‌فروش سر چهارراه با دست‌های کثیف و گل‌های پژمرده‌شان. دلم برای احمقانه‌ترین چیزها تنگ می‌شود. یوهان یک دفعه ازم چیزی می‌پرسد و من باید تمام زندگی گذشته‌ی فارسی‌ام را در یک ثانیه فراموش کنم و بهش جواب بدهم. همه در اتاق می‌خندند می‌فهمم حتمن چیز بامزه‌ای گفته و اینجور موقع ها با اینکه منظورش را نگرفته‌ای باید با جمع همراه شوی و تو هم بخندی. این را خیلی وقت است یاد گرفته‌ام، خیلی از این خنده‌های الکی کرده‌ام و گاهی اصلن آدم نمی‌داند برای چی دارد می‌خندد.

دستگیره نقره‌ای در اتاق را که پایین فشار می‌دهم یاد در قهوه‌ای بزرگ خانه‌ی دوم‌مان می‌افتم و پسرهای علاف کوچه که زیر سایه‌‌های دیوار می‌نشستند و با صدای بلند می‌خندیدند. آنها آن روزها بدترین آدم‌های دنیا بودند که مجاز نبودیم در راه مدرسه باهشان حرف بزنیم. این یک قانون جدی در خانه‌مان بود. من قدم‌هایم را تند می‌کردم تا از شر صدای خنده‌های بلند طعنه‌آمیزشان خلاص شوم. در را که بستم صدای یوهان قطع شد.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.
+ سرزمین رویایی در فیس‌بوک