October 02, 2012
شازده کوچولو
اگر به آدم بزرگ‌ها بگوييد يک خانه‌ی قشنگ ديدم از آجر قرمز که جلو پنجره‌هاش غرق شمعدانی و بامش پر از کبوتر بود محال است بتوانند مجسمش کنند. بايد حتمن بهشان گفت يک خانه‌ی صد ميليون تومنی ديدم تا صداشان بلند بشود که: - وای چه قشنگ ! يا مثلن اگر بهشان بگوييد « دليل وجود شهريارکوچولو اين که تودل‌برو بود و می‌خنديد و دلش يک بره می‌خواست و بره خواستن، خودش بهترين دليل وجود داشتن هر کسی است » شانه بالا می‌اندازند و باتان مثل بچه ها رفتار می‌کنند ! اما اگر به‌شان بگوييد « سياره‌ای که ازش آمده‌ بود اخترک ب۶۱۲ است » بی‌معطلی قبول می‌کنند و ديگر هزار جور چيز ازتان نمی‌پرسند. اين جوری‌اند ديگر. نبايد ازشان دلخور شد. بچه‌ها بايد نسبت به آدم بزرگ‌ها گذشت داشته باشند. اما البته ماها که مفهوم حقيقی زندگی را درک می‌کنيم می‌خنديم به ريش هرچه عدد و رقم است !

+ شازده کوچولو با ترجمه‌ی احمد شاملو

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.
+ سرزمین رویایی در فیس‌بوک


http://www.dreamlandblog.com/2012/10/02/p/03,01,43/