May 11, 2012
که گر چه رنج به جان می‌رسد امید دواست

غلام قامت آن لعبت قباپوشم
که از محبت رویش هزار جامه قباست

نمی‌توانم بی او نشست یک ساعت
چرا که از سر جان بر نمی‌توانم خاست

جمال در نظر و شوق همچنان باقی
گدا اگر همه عالم بدو دهند گداست

مرا به عشق تو اندیشه از ملامت نیست
و گر کنند ملامت نه بر من تنهاست

هر آدمی که چنین شخص دلستان بیند
ضرورتست که گوید به سرو ماند راست

به روی خوبان گفتی نظر خطا باشد
خطا نباشد دیگر مگو چنین که خطاست

خوشست با غم هجران دوست سعدی را
که گر چه رنج به جان می‌رسد امید دواست

بلا و زحمت امروز بر دل درویش
از آن خوشست که امید رحمت فرداست

+ با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: همایون شجریان. پرده مخالف چهارگاه ( آواز مغلوب و فرود )

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.


http://www.dreamlandblog.com/2012/05/11/p/08,47,56/