February 25, 2010
لحظه‌هایی که عبور می‌کنند از تو سریع‌تر از ثانیه‌های یخ زده

بدترین لحظه وقتی است که با خشم و اشک به تو نگاه می‌کند. چشمانش دیگر مهربان نیستند. صدایش لالایی شبانه‌ات نیست و کمی می‌لرزد. فریاد می‌زند. یادآوری می‌کنی من و تو هیچگاه فریاد نمی‌زنیم. اما دیگر فایده هم ندارد. همه چیز در این لحظه فراموش شده‌اند. ساعت‌ها یخ زده‌اند و او دیگر دوست آشنا و همدرد شما نیست که وجودش آرامش و دلتنگی‌اش مایه‌ی عذاب بوده است. او یکی دیگر است. کسی که قول و قرار‌های دعوا را هم فراموش کرده است. کسی که نمی‌داند شما همسفر لب‌هایش هستید و وجب به وجب بدنش را کاویده‌اید.

بدترین لحظه وقتی است که می‌گوید صدایتان را نمی‌خواهد بشنود. وقتی که به چشمان هم خیره می‌شویم و هم را دیگر نمی‌شناسیم. بدترین لحظه وقتی است که از فریاد‌هایش شوکه می‌شوی. یادآوری می‌کنی عصبانی نباش. همه چیز را فراموش نکن. این دیوارهای بلند را خشت به خشت بالا برده‌ایم، یکباره ویرانش نکن. پشیمان می‌شوی، پس خودت را کنترل کن. تو این نیستی. من می‌شناسمت. تو اینی نیستی که داد بزنی و من را فراموش کنی و دستانم را در دستانت از یاد ببری. به حرمت همه‌ی آن گریه‌های راه دور آرام باش و خوب فکر کن. این دلیل منطقی برای عصبانی شدن تو نیست.

بدترین لحظه وقتی است که نه آنقدر غمگینی که گریه کنی و دلش را به رحم بیاوری تا کمی آرام شود و نه آنقدر خونسرد که صدای لرزانش را بتوانی نشنوی. بدترین لحظه وقتی است که اشک‌های جمع‌شده زیر پلک پایین‌اش مثل یک شتک می‌خورد به صورتت و تو نمی‌توانی از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنی. بدترین لحظه وقتی است که تهدید می‌کنی که اگر گریه کند و ادامه دهد از ماشین پیاده می‌شوی و او ترمز می‌کند و می‌گوید: پیاده شو. بدترین لحظه وقتی است که با خودت فکر می‌کنی اگر پیاده شوی او دلش می‌سوزد و کنارت در پیاده رو می‌آید و شیشه را پایین می‌دهد و می‌گوید سوار شو صحبت می‌کنیم با هم. بدترین لحظه وقتی است که بعد از پیاده شدنت صدای گاز ماشینش را می‌شنوی که غمگین‌تر از روضه‌ی ملاهای بهشت زهرا تو را به هوش می‌آورد که باید تا خانه در هوای سرد پیاده گز کنی. بدترین لحظه وقتی است که با دلی پر از غم و اندوه و شاید و پشیمانی به خانه می‌رسی و باید برای خانواده‌ات لبخند بزنی تا نشان دهی همه چیز خوب است. بدترین لحظه همیشه خیلی ساده سر می‌رسد و خیلی ساده مثل زنگ زدن مامور شهرداری در روزهای زوج، از کنارت عبور می‌کند.

+ گوش کنيد:
Imprints
Mahsa Vahdat & Mighty Sam McClain
Scent Of Reunion - Love Duets Across Civilations


http://www.dreamlandblog.com/2010/02/25/p/02,06,26/