Send   Print

در لابی هتل که نشستم تا ای‌میل‌ها را چک کنم و کامنت‌ها را ببینم دیدم دریم لند فیلتر شده است. هیچ وقت نمی‌دانستم در چنین شرایطی قیافه‌ی آدم چطور می‌شود، کمی تعجب کردم. نه خیلی. برایم مسخره بود چون می‌دانستم کسانی که به دنبال دانستن اخبار باشند یا بخواهند سایتی را بخوانند از هر روزن نوری به آن راهی خواهند یافت. الان دلم می‌خواهد از همین صندلی و همین لب‌تاپ به عموفیلترچی زبان‌درازی کنم. این احمق‌ها چرا فکر می‌کنند با بستن دریچه‌های دانستن و آموختن می‌توانند بر مردم ناآگاه سواری کنند؟ این روزها فیلترینگ مثل آب در هاون کوبیدن خنده‌دار است.