Send   Print

کافه‌ی من در ابتدای خیابان هفتم قرار دارد. و من همیشه این را به فال نیک می‌گیرم. من از آن عده آدم‌هایی هستم که با اعداد رابطه‌ی پیچیده‌ای دارم. گاهی با آنها حرف می‌زنم. حتا اگر به من نخندید باید برایتان بگویم که بهترین ساعت شبانه‌روز 11:11 شب است. و شاید باور نکنید که من تا کنون چندین بار به ساعت اتفاقی نگاه کرده‌ام و ساعت 11:11 بوده. یک تصادف شاید، یا یک رابطه‌ی قدیمی بین ما حکمفرما است.

در کافه‌ی قدیمی من که معمولن شب‌ها از ساعت 10 به بعد شلوغ‌ترین زمان خود را در طی روز می‌گذراند، مشتری‌های ثابت و دوست‌داشتنی رفت و آمد می‌کنند. بین من و همه‌ی این مشتری‌های آخر شب دوستی‌های قدیمی و نابی برقرار است. و طی یک قانون نانوشته همه‌ی آنها بعد از انجام کارهای تکراری روزمره، بعد از ساعت 10 در کافه‌ی من جمع می‌شوند.

اغلب مشتریان قدیمی، طرفدار استیک‌های خوشمزه و قدیمی من هستند که با یک سس مخصوص رویایی سرو می‌شود. به همراه آن شراب و گاهی اوقات ویسکی با سودا سفارش می‌دهند. و در حالیکه بعد از سرو غذا گیلاس‌های خود را به سلامتی معشوقه‌هایشان بالا می‌برند، صدای خنده‌شان خواننده‌ی آخر شب را سر ذوق می‌آورد.

امشب خواننده‌ی کافه دوست قدیمی من چارلز است که خیلی از مشتریان برای شب‌های اجرای او از قبل، میزهایشان را رزرو می‌کنند. با من به سالن اصلی کافه بیایید و به اجرای امشب او گوش کنید.

+ گوش کنید:
Charles Aznavour

Send   Print
Yeah. French writer. Total loser. Never had a real job. Unrequited love affairs. Gay. Spent 20 years writing a book almost no one reads. But he's also probably the greatest writer since Shakespeare. Anyway, he uh... he gets down to the end of his life, and he looks back and decides that all those years he suffered, Those were the best years of his life, 'cause they made him who he was. All those years he was happy? You know, total waste. Didn't learn a thing. So, if you sleep until you're 18... Ah, think of the suffering you're gonna miss. I mean high school? High school-those are your prime suffering years. You don't get better suffering than that.

+ Little Miss Sunshine