Send   Print

نزدیک چهار صبح است اما برای من هوا آفتابی است. بیرون سرد است اما قلبم گرم. دوستان خوب مثل ستاره‌ی دنباله‌دار هالی گرچه با فاصله‌های زیاد آفتابی می‌شوند اما همان یکبار بس است تا آرزو کنی و آرزویت را برآورده کنند. تا دلت را گرم کنند با هرم صدای مهربانشان.

اینکه بدانیم یک نفر آن دور‌ها هست و خودش را رفیق می‌داند یک حقیقت شیرین است که شب سیاه قلبت را با نورش پاره می‌کند. باده نوشیدن با رفیقی که مثل ستاره‌های دنباله‌دار قدیمی و بازیگوش هرچند وقت یکبار به تو از دورها سلام می‌کند یکی از بزرگترین لذت‌هایی است که می‌شود در شب‌های پاییزی به خودت هدیه کنی.

+ چهار ساعت حرف‌زدن با بانو سین بهانه‌ی این متن شد.

زهی ماه زهی ماه زهی باده‌ی همراه
که جان را و جهان را بیاراست خدایا
مولانا