March 14, 2008
از شب‌های سیاست‌زده

امیدوارم زودتر تمام شود و این چند ساعت هم بگذرد. هر جا را نگاه می‌کنم صحبت از رای دادن یا ندادن است. خسته شده‌ام. عده‌ای گلوی هم را می‌فشارند و عده‌ای به هم توهین می‌کنند. شب نشستم خانه تا شاید مهمان میزگردی با شما بهنود باشد. یاد دو سال قبل افتادم شب انتخابات ریاست جمهوری دویل بهنود و علی‌رضا میبدی. حدسم درست بود و او باز هم گفت رای دادن دفاع از سنگری است که نباید به دشمنان آزادی سپرد.

امیدوارم آنچه از این بحث‌ها نتیجه می‌شود بالا رفتن تحمل نظر مخالف باشد. برای دوستانی که فردا رای خواهند داد آرزوی موفقیت می کنم. من نمی‌توانم برای کسی تعیین کنم که رای بدهد یا نه. تصمیم با خودشان است. امیدوارم تصمیم درستی باشد. از فردا شب دوباره از رویاهایم می‌نویسم. و شازده کوچولو و این پنجره‌ی اتاقم که یک هفته است به روی هوای بهاری باز است. از خانه‌تکانی و همسایه‌هایی که پرده‌هایشان را باز کرده‌اند تا بشویند. از شفیعی کدکنی و روزهای آخر اسفند وقتی بنفشه‌ها را با برگ و ریشه و پیوند و خاک ...

+ خواب بزرگ: چه حیف که به جان هم افتادیم
+ عباس امیرانتظام: سخنی درباره‌ی انتخابات
+ بيانيه کميته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه: روند برگزاری انتخابات مجلس هشتم، آزاد، سالم و عادلانه نيست
+ حقیقت جو: برگزاری انتخابات غیرآزاد خیانت است
+ عباس عبدی: پرسش‌های بی‌پاسخ


http://www.dreamlandblog.com/2008/03/14/p/01,24,29/