December 26, 2007
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

هوای سرد برای آدم‌های سرمایی مثل من خبر خوبی نیست. حاضرم تمام پاییز و زمستان را کنار آتش شومینه بنشینم و کتاب بخوانم و نسکافه بخورم. اگر قرار به بیرون رفتن من باشد از بیست دقیقه قبل مراسم لباس پوشیدن شروع می‌شود. آنقدر روی هم می‌پوشم که اگر زمین بخورم فکر نکنم بتوانم بلند شوم. اما باز هم سردم می‌شود. زمستان، جز شب‌های سفید برفی‌اش زیبایی دیگری برایم ندارد.

این شب‌ها با خواهر و کوچولو‌هایش که از ینگه‌ی دنیا مهمان ما هستند سر می‌شود. دور هم هر شب می‌نشینیم و با آجیل و چای و میوه به استقبال یک فیلم ایرانی می‌رویم. از آنجا که بازی با بچه‌ها را هم دوست دارم این روزها قایم موشک و مدرسه‌بازی و رستوران بازی جزو کارهای روزمره‌ی من است با خواهرزاده‌‌های شیرین و شیطان. دوست دارم ثانیه‌ها را با دستانم بگیرم که این روزهای دور هم بودن، از مقابلم نگذرند.

+ Last Christmas. mp3
George Michael


http://www.dreamlandblog.com/2007/12/26/p/02,40,47/