November 24, 2007
هزارتوی فاصله

هزارتوی بیست و دوم با نام فاصله منتشر شد. صفحه‌ی اول این شماره‌، با مقاله‌ای از دکتر هادی خانیکی بر کتاب "زوال فاصله‌ها" آغاز می‌شود و با داستان "فاصله" نوشته‌ی ریموند کارور در صفحه‌ی آخر به پایان می‌رسد. قسمت موسیقی نیز با قطعه‌ی "پایان" پذیرای شماست.

تو می‌آیی یک عاشقانه‌ی کوتاه است از سوی یک دوست به دوستی دیگر در پس فاصله‌ها. این عاشقانه‌ی کوتاه خواننده‌ی خاصی دارد که من خیلی دوستش دارم. تمام حقوق عاشقانه‌ی این متن تقدیم می‌شود به بانو سارا.

عشق صدای فاصله‌هاست. به این فکر می‌کنم که از دل من تا تو چند نفس، چند کفش آهنی به قول صمد راه است. و من از این دورها تو را لمس می‌کنم. تو را می‌فهمم. اینکه دور باشیم و در هم ذوب شویم برایم هیجان‌انگیز است. وقت‌هایی که کنار پنجره می‌نشینم و درختان زرد پاییز را نگاه می‌کنم و چای عصرم را سرمی‌کشم به این فکر می‌کنم تو الان خوابی یا بیدار؟ تو هم عطر و طعم چای گس احمد را دوست داری؟ به این فکر می‌کنم تو هم می‌نشینی کنار پنجره‌ات عصرها بعد از چرت کوتاه بعد‌ازظهر در حالیکه مو‌هایت پریشان است و چشم‌هایت خواب‌آلود، چای‌ات را سربکشی؟ هان؟

ادامه ...


http://www.dreamlandblog.com/2007/11/24/p/01,31,03/