Send   Print

آهسته قدم می گذارم
در کوچه باغ
دل نامهربان ات
...
...
از بودن با تو
همین گذر من
از مقابل قلب رمیده ات
همین نگاه من
به چشمان دست نیافتنی ات
همین رویای من
که روزی دست ات را بگیرم
و لبخند تو را
بر اشک های جاری بر گونه ام
ببینم
برایم
بس است