December 13, 2005
یک هفته گذشت !

از طریق: رستگاری در ساعت 8:20

یک هفته گذشت !
.
..
...
آقای رئیس جمهور؛
شما خودتان را ناراحت نکنید ، فقط یک هواپیما سقوط کرده !
شما به خودتان زحمت ندهید و پیام تسلیت نفرستید ، فقط صد نفر آدم مرده اند !
فقط مرده اند ، همین!!!
فکرش را بکنید آنها مرده اند.
خب البته این مهم نیست که آنها مرده اند ، همه یک روز می میرند...
من می میرم ... شما می میرید .... که الهی زودتر بمیرید! ... همه یک روز می میرند!
آقای رئیس جمهور فکرش را بکنید؛ خانواده هایشان چه زجری می کشند ...
بر سر یک جنازه ی جزغاله و البته بی سر باید گریه کنند!
این قبرها هنوز هم بوی دود و گوشته کباب شده ی انسان را می دهند!!!!
آقای رئیس جمهور من گریه کردم ، برای علیرضاافشار نه؛ که برای پدرش .... برای علیرضا برادران نه ؛ که برای همسرش!
آقای رئیس جمهور من گریه کردم .... یک ملت گریه کرد! شما چقدر زور زدی تا گریه کنی؟!
باز هم اینها مهم نیستند .... همسر او دوباره ازدواج می کند .... پدر او با نوه هایش سرگرم می شود .... وهمه فراموش می کنند ... مجریان رسانه ها لباسهای رنگی به تن می کنند .... هواپیماها پرواز می کنند .....و باز هم انسانها قربانی شما آقایان می شوند .... و شما جوراب هایتان را می شوئید!

ولی آقای رئیس جمهور فکرش را بکنید، آنها مرده اند! مرده ...!


http://www.dreamlandblog.com/2005/12/13/p/01,14,31/